پنج مهارت پر تقاضای سخت و نرم در سال ۲۰۲۰ و راهکارهایی برای یادگیری
مهارت سخت در برابر مهارت نرم
مهارتهای سخت (Hard Skills) توانایی فرد در انجام یک وظیفه مشخص را تعریف میکند. مهارتهای سخت شامل دانش تخصصی و تواناییهای فنی مانند ایجاد و توسعه یک نرمافزار، محاسبه مالیات و انجام امور حسابداری، تخصص در انجام امور حقوقی و… است. هرچند شکلگیری این مهارتها زمانبر است، اما این مهارتها نسبت به مهارتهای نرم راحتتر تعریف شده و مورد سنجش و ارزیابی قرار میگیرند.
مهارتهای نرم (Soft Skills) بیشتر در رابطه با نحوه انجام دادن یک وظیفه، نحوه رفتار، طرز تفکر، ویژگیهای شخصیتی و مهارتهای شناختی هستند. بنابراین ارزیابی و سنجش این مهارتها در مقایسه با مهارتهای سخت، دشوارتر است.
مهارتهای سخت عموماً برای موفقیت یک فرد در انجام وظایف تخصصی و نقش مستقیم محوله در سازمان و شرکت کاربرد دارند در حالیکه مهارتهای نرم محدود به یک وظیفه و نقش سازمانی مشخصی نبوده و میتوانند در موفقیت فرد در گسترهای از نقشها و وظایف در صنایع مختلف موثر باشند.
۵ مهارت برتر سخت و نرم سال ۲۰۲۰
مقالهای مهمترین مهارتهای سخت و نرم را به ترتیب بیشترین تقاضا در بازار کار در سال ۲۰۲۰ به شرح زیر معرفی کرده است:
# | مهارتهای سخت (Hard Skills) | مهارتهای نرم (Soft Skills) |
---|---|---|
۱ | بلاکچین (Blockchain) | خلاقیت (Creativity) |
۲ | رایانش ابری (Cloud computing) | ترغیب کردن (Persuasion) |
۳ | استدلال تحلیلی (Analytical reasoning) | همکاری (Collaboration) |
۴ | هوش مصنوعی (Artificial intelligence) | تطبیقپذیری (Adaptability) |
۵ | طراحی تجربه کاربر (UX design) | هوش عاطفی (Emotional intelligence) |
مطابق انتظار، با توجه به اهمیت فناوری اطلاعات (Information Technology) در مدلهای کسب و کار و وابستگی روزافزون فرایندهای کاری سازمانها به این حوزه، مهارتهای سختی که بیشترین تقاضا را در بازار کار دارند با این حوزه سر و کار دارند.
بلاکچین که از دنیای پر ابهام رمز ارزها (Cryptocurrency) وارد فضای فناوری اطلاعات شده است، امروزه با کاربردها و قابلیتهایی که دارد، راهکارهایی را پیش روی کسب و کارها قرار داده است. بنابراین کسانی که چنین مهارتی دارند در اولویت تقاضاهای استخدامی در شرکتهای پیشرو نظیر آیبیام، اوراکل، مایکروسافت، آمازون، امریکن اکسپرس و… هستند. مهارت بلاکچین در کشورهای امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و استرالیا در صدر مهارتهای مورد تقاضا برای فرصتهای شغلی قرار گرفته است.
سایر مهارتهای سخت مورد اشاره در جدول فوق نیز کاملاً تخصصی بوده و شاید امکان ایجاد و توسعه آنها در افراد در کوتاهمدت امکانپذیر نباشد. بنابراین در این نوشته بیشتر در مورد مهارتهای نرم که جبنه عمومیتری دارند و راهکارهای توسعه آنها صحبت خواهیم کرد.
خلاقیت (Creativity)
این مهارت را «تبدیل ایدههای جدید و ابتکاری به واقعیت» تعریف کردهاند. توانایی درک جهان به روشهای جدید، یافتن الگوهای پنهان، ایجاد ارتباط میان پدیدههای به ظاهر بیربط و ایجاد راهکار، توصیفهایی از خلاقیت هستند..
آیا میتوان خلاقیت را یاد گرفت؟ مطالعات نشان داده که انسانها خلاق به دنیا میآیند و هرچه بزرگتر میشوند یاد میگیرند غیرخلاق باشند. بنابراین خلاقیت، مهارتی است که باید حفظ شود، توسعه یابد و فرایندی است که میتوان ان را مدیریت کرد. ۵ رفتاری که پیشنهاد شده میتوانند به خلاقیت بیشتر کمک کنند:
- مرتبط کردن (Associating): سعی کنید میان سوالات، مشکلات و ایدهها از زمینههای مختلف ارتباط برقرار کرده و آنها را به هم وصل کنید تا راهکار خلاقی بدست آورید.
- سوال پرسیدن (Questioning): در رابطه با دانش موجود و پذیرفتهشده، از خودتان و دیگران سوال بپرسید و چالش ایجاد کنید.
- مشاهده فعال (Observing): رفتارهای مشتریان، تامین کنندگان، رقبا و… را فعالانه مشاهده و بررسی کنید تا روشهای جدید انجام کارها را بیابید.
- شبکه سازی (Networking): افراد مختلف با دیدگاهها و افکار متفاوت را ملاقات کنید و با آنها ارتباط برقرار نمایید.
- تجربه کنید (Experimenting): تجریبات تعاملی داشته باشید و پاسخهای غیرمعمول به مسائل بدهید تا ببینید چه بینش و بصیرتی برای شما بوجود میآید.
ترغیب کردن (Persuasion)
این مهارت به توانایی تغییر دادن نگرش و باورها و یا رفتار افراد نسبت به افراد دیگر، رویدادها، موضوعها و یا ایدهها اشاره دارد. به عبارت دیگر ترغیب کردن، مهارت تاثیرگذاری بر حالت ذهنی یک فرد از طریق ارتباطات شفاهی و نوشتاری است. این مهارت در گسترهای از فعالیتها نظیر ارائه یک موضوع یا ایده تا مذاکرات فروش کاربرد دارد و نقش مهمی در موفقیت افراد ایفاد میکند. این ۴ گام برای توسعه مهارت ترغیب کردن پیشنهاد شده است:
- ایجاد اعتبار حرفهای (Establish credibility): اعتبار حرفهای هر فرد تابعی از تخصص و روابط اوست. تخصص از دانش فرد ناشی میشود و روابط از توانایی فرد در گوش دادن به دیگران و کار کردن با آنها همراه با تامین منافعشان.
- یافتن زمینههای مشترک (Find common grounds): جایگاه خود را به گونهای جذاب برای مخاطبین ایجاد نمایید. جایگاه شما باید مشخص نماید که با تمام ذینفعان زمینههای مشترک دارید و برای آنها مفید خواهید بود.
- ارائه مدارک و مستندات (Provide evidence): ادعا باید با مدارک و مستندات قابل اثبات باشد. البته ارائه مستندات در قالبهای متمایز نظیر داستانگویی، استفاده از استعارهها و مثالهای کاربردی میتواند بیشتر از روشهای مرسوم مانند نمودارها و نرمافزارهای صفحات گسترده تاثیرگذار باشند.
- با مخاطبین خود به صورت عاطفی ارتباط برقرار کنید (Connect to your audience emotionally): هرکسی که تمایل به استفاده از مهارت ترغیب کردن دارد باید توانایی برقراری ارتباط حسی با عواطف مخاطب خود را داشته باشد و متناسب با آن پاسخ لازم را ارائه دهد. گاهی این پاسخ، سرکوب عواطف مخاطب و گاهی نیز تشدید و تقویت احساسات مخاطبین است.
همکاری (Collaboration)
همکاری به معنی کار کردن با دیگران برای تکمیل یک پروژه، انجام یک وظیفه و یا توسعه ایدهها و فرایندها است. توانایی همکاری در محیط کار به مهارتهای میانفردی و ارتباطی نیاز دارد. این ۵ راهکار برای افزایش مهارت همکاری موثر شناخته شدهاند:
- اهداف شفاف و عینی وضع کنید (Set clear goals and objectives): در هنگام رهبری یک سازمان یا پروژه، تعیین شفاف اهداف از الزامات است. این موضوع کمک میکند تمام افراد، هدف و چشمانداز کار را درک نمایند. همچنین این شفافیت در ایجاد اعتماد و تعهد نیز موثر است.
- مقصود و نیت خود را منتقل کنید (Communicate your intentions): در هنگام همکاری با دیگران همیشه مقصود و نیت خود را قبل از تعیین وظایف دیگران به ایشان منتقل کنید. اگر موضوع پیشبینی نشدهای رخ داد و شما مجبور به اعمال تغییراتی در انجام کار و وظایف هستید، حتما دلایل تغییرات را به همکاران خود توضیح دهید.
- گوش بدهید و یاد بگیرید مصالحه کنید (Listen and learn to compromise): در هنگام همکاری با دیگران به ایده ها و بازخوردهای ایشان گوش دهید و با تدبیر و احترام پاسخ آنها را بدهید. معمولا بهترین راه در نزدیک کردن دیدگاه های مختلف، مصالحه و کوتاه آمدن از انتظارات است.
- بر چالشها غلبه کنید و بدون سرزنش کردن دیگران مسائل را حل نمایید (Overcome challenges and solve problems without assigning blame): در هنگام کار با دیگران مشکلاتی رخ میدهد و یا افراد اشتباه می کنند. به جای سرزنش همکاران، تمرکز خود را بر یافتن راه حل قرار دهید. برای ارتقای مهارت همکاری، فراموش کردن اشتباه دیگران و پذیرش مسئولیت خطا به عنوان رهبر پروژه اهمیت دارد.
- همکاری و موفقیتهای ناشی از آن را جشن بگیرید (Celebrate collaboration and the successes it brings): نتیجه مثبت ناشی از همکاری را با اعضای تیم جشن بگیرید و نحوه تخصیص پاداشها را بر مبنای همکاری های تیمی به جای دستاوردهای فردی تعیین نمایید.
تطبیق پذیری (Adaptability)
مجموعه مهارتهایی است که فرد را قادر میسازد خود را با تغییرات محیطی تطبیق دهد. در کارراهه شغلی، تطبیقپذیری به معنی توانایی پاسخ سریع به تغییرات ایدهها، مسئولیتها، انتظارات، روندها، استراتژیها و سایر فرایندهای کاری بیان میشود.
از چارلز داروین نقل شده که قویترین و باهوشترین گونه های جانداران نیستند که بقایشان ادامه مییابد. بلکه آنهایی باقی میمانند که بیشترین قابلیت انطباق با محیط را دارند.
برخی از راههایی که میتوانند به تطبیقپذیری بیشتر کمک کنند عبارتند از:
- فرایند فکر کردن خود را تغییر دهید (Change Your Thought Process): هرچند تغییر در نحوه تفکر میتواند ترسناک باشد اما پذیرش آن و نگاه به تغییر به عنوان یک فرصت میتواند منجر به یادگیری و رشد شود. تغییر در فرایند اندیشیدن میتواند درها را برای خلاقیت نیز بگشاید.
- خود را مجبور به پذیرس ریسک کنید (Force Yourself to Take Risks): بدون ریسکپذیری پیشرفتی حاصل نمیشود. ریسکپذیری بخش کلیدی از انطابقپذیر بودن است. بپذیرید که تغییر، واقعیتی است که اتفاق میافتد و باید ریسکپذیر بود و خود را با شرایط جدید تطبیق داد.
- دیگران را تشویق کنید که ذهن باز داشته باشند (Encourage Others to Be Open Minded): یکی از بهترین راههایی که کمک میکند ذهن باز خود را توسعه دهید این است که دیگران را تشویق کنید ذهن باز خود را تقویت نمایند! این موضوع فضای اطراف شما را تغییر میدهد و جو تفکر بسته را خاتمه خواهد داد.
- از یادگیری استقبال نمایید (Embrace Learning): در مورد تکنولوژی های جدید در بخش صنعت خود مطالعه کنید و در سمینارهای بهروز شرکت نمایید. با همکارانی که بهروز هستند ارتباط برقرار کرده و از دیدگاه ایشان بیاموزید و آنچه ایشان مطالعه میکنند شما نیز مطالعه نمایید.
هوش عاطفی (Emotional intelligence)
دانیل گلمن نویسنده کتاب هوش عاطفی، این مهارت را مجموعهای از خودآگاهی (Self awareness)، خودتنظیمی (Self regulation)، مهارت اجتماعی (Social skill)، همدلی (Empathy) و انگیزه (Motivation) تعریف کرده است.
این مهارت معمولا با استفاده از اطلاعات عاطفی، همانند سوخت لازم برای تفکر نوآور و رفتار مولد عمل مینماید. مدیران میتوانند از طریق الگوسازی رفتارهای مناسب، ارائه بازخوردهای دورهای و مبتنی بر واقعیت و ایجاد آموزشهایی برای بهدست آوردن جرات بیان دیدگاهها، مهارتهای هوش عاطفی را در تیمهای خود افزایش دهند. برخی نکات که میتوانند مهارت هوش عاطفی را در افراد تقویت نمایند عبارتند از:
- واکنش و پاسخهای خود به دیگران را بررسی نماید و تلاش کنید قبل از پاسخ دادن، خود را جای ایشان قرار داده سعی کنید بفهید رفتارهای شما چه تاثیر و عواقبی بر احساس و عواطف دیگران خواهد داشت.
- به محیط کاری و رفتار کاری خود نگاه کنید. اگر در محیط کار صرفاً دنبال دستاوردهای فردی هستید، سعی کنید پس از این متواضعتر رفتار کنید و پذیرای دیدگاه و نیازهای دیگران باشید.
- خود ارزیابی داشته باشید. نقاط ظعف خود را ببنید و تصویر واقعی و صادقهای از خودتان شکل دهید.
- مسئولیت اقدامات خود را بپذیرید. اشتباهات خود را قبول کنید. بابت آنها از دیگران عذرخواهی کرده و سعی نمایید این اشتباهات را اصلاح و یا تاثیرات آن را جبران کنید.
یادگیری مهارت از طریق تجربه
برای آشنایی با دورههای مهارتآموزی بانیک و یادگیری از طریق تجربه، با آکادمی تجربه بانیک [ماتریس] آشنا شوید.